دلم یک فنجان مرگ میخواهد
ایــــن شب ها ســـَرد شده ام سرد ِ سرد
به سردی ِ یک قـهوه ی تلخ
آه چقدر دلــــم میخواهد تا کسی هرگـــز بیدارم نکند !
باید آرام ســـکوت کنم سکـــوت دل !
چقدر دلـــم میخواهد آرام بخوابم
عطش لبـــــانم را بوسه ای باید !
بوسه ی آرام مــــــــرگ . . .