ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
وقتی بمیرم ، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد .
نه جایی به خاطرم تعطیل می شود ،
نه در اخبار حرفی زده می شود
و نه در تقویم خطی به اسممم نوشته می شود .
تنها موهای مادرم کمی سپیدتر می شود
و پدرم کمی شکسته تر...
دوستانم بعد از خاکسپاری ،
موقع خوردن کباب ،
آرام آرام خنده هایشان شروع می شود .
راستی عشق قدیمی ام را بگو ...
هه ...
او هم با خنده هایش در آغوش دیگری مرا از یاد خواهد برد.
من فقط تنها گورکنی را خسته می کنم
و مداحی که از خوبی های نداشته ام می گوید
و اشک تمساح می ریزد و در آخر من می مانم
و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم می ماند ...
" زنده یاد حسین پناهی "