ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و
برمی گشت !
پرسیدند
: چه می کنی ؟
پاسخ
داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می
کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند
: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و
این آب فایده ای ندارد !
گفت
: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می
پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می
آمد !
دوستی
نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست