رفتن...


دلم خیلی گرفته، خیلی سخته هرلحظه بیشتر و بیشتر مطمئن بشی که هیچ دوستی و دوست داشتن و صمیمیتی وجود نداشته و فقط بازیچه بودی، فقط وسیله بودی واسه موقع هایی که کارش گیر بوده اما در اصل کسای دیگه دوست بودن همدم بودن محرم بودن مرهم بودن... خیلی زجرآوره که ببینی این مدت دلت واسه کسی میزده که حتی ذره ای دوست داشتن تو اهمیتی نداشته واسش... خیلی عذاب آوره وقتی جملات عاشقانه و احساسیش رو که برای دوست جونش نوشته بخونی در حالیکه خودت آرزو به دل موندی یه بار فقط یه بار از ته دلش بهت بگه که دوستت داره... خیلی خیلی عذاب آوره وقتی ببینی واسه دوستش نوشته یه لحظه دوریش رو نمیتونه تحمل کنه بعد به تو بگه وقت ندارم که دلم برات تنگ بشه...

با این شرایط موندن تو این دوستی که نه تو این رابطه یک طرفه دیوونه گی محضه...

روزی طوری میرم که هیچ نشونی ازم نمونه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد