رویای باهم بودن


پنجاه سال بعد

من با دستی لرزان
تو با گیسی سفید
این روزها را
حسرت خواهیم خورد
که چرا در مه ماندیم
با ابرها بازی کردیم
سردمان شد
ولی گرم نکردیم
رویای ما شدن را...
((مجید پروازی))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد