تنهایی...

باید به فکر تنهایی خودم باشم.

دست خودم را می‌گیرم و
از خانه بیرون می‌زنیم.

در پارک،
به جز درخت،
هیچ‌کس نیست.

روی تمام نیمکت‌های خالی می‌نشینیم،
تا پارک،
از تنهایی رنج نبرد!

دلم گرفته،
یاد تنهایی اتاق خودمان می‌افتم،
و از خودم خواهش می‌کنم،
به خانه باز گردد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد