کلبه پاییزی
کلبه پاییزی

کلبه پاییزی

یه دوست خوب

 

یه دوست  کسیه که منو به خاطر خودم قبول کنه.

یه دوست کسیه که در عین احترام گذاشتن بهت ایراداتت رو هم بهت بگه.

یه دوست کسیه که وقتی دنیا ازت رو بر میگردونه اون خودشو بهت نشون بده.

یه دوست کسیه که تو رو بشناسه و به همون اندازه تو رو دوست داشته  باشه.

یه دوست کسیه که وقتی داری سقوط میکنی تشویقت کنه که بلند بشی و از نو بسازی.

دوستان نو خوشبختیشون ما رو میشناسن و ما اونا رو تو بدبختیامون.

دوستان واقعی حتی بعد از سالها جدایی دوستیشون رو تموم نمیکنن.

و اما، دوستان خوب پیدا کردنشون سخته ، ترکشون سخت تر و فراموش کردنشون غیر ممکن.

من...


من بلد نیستم دوستت نداشته باشم

بلد نیستم حرف دلم را نگویم
حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت
بلد نیستم نخندم وقتی باتوم
حتی اخم کنم وقتی ناراحتم
من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن ت
و

عشق


تــــوی مـــــــردها حــسی هست به نام

غیـــــــــــرت

همون حــس توی خانـــــــم ها اسمش هست

حســــــــادت

ولی من به جُفتــــــــش میگم

عشــــــــــق

تا عشـــــقی نباشه نه غیــــرتی میشی نه حسـودی میکنی...

گاهی باید رفت



میدونید بعضی وقتها با اینکه با همه ی وجود عاشقی باید بری.بری یه جای خیلی دور.خیلی خیلی دور.جایی که کسی نشناستت.کسی نبینتت و ازت نپرسه داری چی کار می کنی. 

ادامه مطلب ...

خدایا



خدایا بخدا دلم گرفته


دلم گرفته از این که می خواهم بخندم

اما نمی توانم

دلم گرفته از این قلم هم مرا یاری نمی کند
 
ادامه مطلب ...

چقدر سخته

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش
همه وجودت له شده

خدایا سـوت پـایـان را بـزن

بوی سیب نمی دهد!

من هیچ وقت آدمی نداشتم که برایم سیب بچیند

خدایا تو میدانی یک حوا بدون آدمش

چقــــدر تنها می شود؟؟

میدانی محکوم بودن چقدر سخت است

وقتی گناهی نکرده باشی و

حتـی سیبِی نبوییده باشی؟؟

میدانی آدم بعضی از حواهایت

می گذارند و می روند؟؟

میدانی میروند و جلوی چشم حوا

آدم دیگری میشوند؟؟

نمی دانــــــی!!

تو که آدمی نداشته ای هیچوقت!

ولی اگر میدانی و باور کرده ای خستگی ام را

این حوا را ببر پیش خودت...

ســـــــــــــوت پـایــــــان را بــــزن
صداقت من حریف هرزگی این زمانه نمیشود

قـــبـــــول میکنم باخـــــــت را

خدایا پناهم بده…

خدایا

می دانم تمام لحظه هایم با توست. می دانم تنها تویی که مرا فراموش نمی کنی. می دانم که اگر بارها فراموشت کنم، ناراحتت کنم و برنجانمت، باز می گویی برگرد. می دانم؛ همه اینها را می دانم، ولی نمی دانم چه کنم؛ نفسم مرا به سویی می کشد و عقلم حرفی دیگر می زند و دلم در این میانه مانده.

 

خدایا

می دانم تو همیشه با منی ، ولی تنهایم مگذار؛ یا شاید بهتر باشد بگویم: نگذار تنهایت بگذارم.

 

خداوندا.. .

من از تنهایی و برگ ریزان پاییز، من از سردی سرمای زمستان، من از تنهایی و دنیای بی تو می ترسم.

  ادامه مطلب ...