کلبه پاییزی
کلبه پاییزی

کلبه پاییزی

مادرم رفت...



 مادر به خدا ماه در این خانه تو بودی

    روشنگر این کلبه ویرانه تو بود

از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز

ای آن که به نیکی همه جا نام تو بودی



باورم نمیشه که رفتی... باورم نمیشه که منو تنها گذاشتی و رفتی

مامان مهربونم دلم برای عطر آغوشت تنگه

دلم برای لبخند مهربونت تنگه

دلم برای جانم گفتنت... برای صدا کردنت...

دلم برای دستای مهربونت تنگه


مثل همیشه برام دعا کن تا قلبم بتونه نبودنت رو تحمل کنه

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 00:10

سلام تواینجورموقع هانمی دونم چی میشه گفت تاکمی ازغصه هات راکم کنم شریک غمهاتم دوس دارم دیگه غمی نبینی جای مادرت بهشت باشه وخدابهت صبربده علی

سلام مرسی

Baran پنج‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 13:15 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام و عرض تسلیت،خدمت شما و خانواده محترم.سرتون سلامت...خدا مادربزرگوارتونو رحمت کنه؛روحش شاد،یادش تا ابد گرامی..

ممنونم

مسعود پنج‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 12:10 http://purelove67.blogsky.com/

سلام
از صمیم قلب بهتون تسلیت میگم

سلام. سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد