دل من خسته شده … ناز کشیدن بلدی ؟
روی لبخند غمش ساز کشیدن … بلدی ؟!
مبـــری یاد مرا … خاطره ها را نکُشی !
طرح چشمان مرا باز کشیدن بلدی ؟
از زبان دل من راز کشیــدن بلدی ؟
پـــر و بالی دگرم نیست… قفس جایم بود
تــــو هنوز هم پـــر پرواز کشیدن بلدی ؟!
دفـــتر عشق من آغشته شد از خـــاطره ها
چهــره ی عاشق طناز کشیدن بلدی ؟!
دل من غـــرق تمنای وصال ” تـــو ” شده …
نقش یک عاشق طناز کشیدن … بلدی ؟؟
غـــرق دریا شده ام ؛ قایق تـــو جا دارد ؟
لنگـــر عشق بگو باز کشیدن بلدی ؟
ناز کن … ناز ! که این کار تــو است …
ای خدا راست بگو ! ناز کشیدن بلدی ؟